بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-درباره مزدک- ایران زمان ساسانی هم از لحاظ سکولارسیم وهم از لحاظ مذهبی معنوی به بن بست رسیده بود واز طرفی دیگر ان ابر قدرت زمان نبود ودرضمن حملات هونها وقبائل شورشی شرق را به سختی میتوانست دفع کند ودرگرداب چالشی ویرانگر با رو میان بود-لذا قباد بامزدک که موبد درباره بود به دنبال طرحی بودند که ایاران راوضعیت بهتر بدهند- اولین اصلاح بعلت انکه چوب کاج یک چوب صنعتی بو.د موردنیاز بود بعلت انکه چوب مقدس بود در اتشکده ها بکاربرده میشود وباغات چوب کاج نابود شده بود دیگر مورداستفاده قرارنگیرد ودرایجادباغات چوب کاج اهتمام شود که کی از سنت های مزدک است واز خار وچوب های دیگر جنگلی استفاده شود-دوم دین مسحیت بعلت انکه یک سیستم اقتصادی کمونی داشتند وبشدت موردتوجه واقع شد که این سنت هم در ایران در درون کاست ها وطبقات باشد بین کاست ها نباشد از طرفی پادشاهان وشاهزادگان زنان بیشماری داشتند که به زنان درجه یک ودو تقسیم میشد که تنها بعلت زیبائی وتفاخر بود وغالبا طبقات پایئن برای حل مشکلات زندگانی زنان زیادی را میگرفتند که باتولیدنسل بتوانند زندگانی راخودرا تامین کنند این زنان در درباره بسیارمواردفرارمیکردند ویاخودکشی میکردند لذا برای انکه از وجودانها استفاده کنند رسم زنان مشترک به این معنا که افاردخاصی بااین زنان میتواند روابط جنسی داشته باشند ولی فرزندمتعلق به شاه است واین رسم را دریاجوج وماجوج ودر مغول ها نپالی ها وهونها ذکر شده است اینراهم پذیرفتند کهکمبودنسل راهم جبران کنند یک دلیل محکم دراین مورد این است که اعراب بعداز اسلام تنها به ایرانیان حرام زاده گفته اند ک امام صادق علیه السلام این لقب رانهی کردند وفرمودند جزوسنت بوده است- واین ها غالبا ذبسیار زیباروی وباهوش بودند وبه این امر افتخار میکردند که درحدیثی است که همین مسائل دراخرزمان باز تکرار میشود ولی تاحدودی بعضی مشکلات راحل کرد ویکفرقه مزدکی بوجوامد که میخواست اشترار مالی وجنسی بین کاست هاباشد اینجااست که موبدان نپذیرفتند وقباد را خلع کردند وبااین فرقه توسط انوشیروان درگیر شدند